ماهی تنها
تقدیم به همه دوستانی که دوسشون دارم و دوستم دارندماهی تنها
تقدیم به همه دوستانی که دوسشون دارم و دوستم دارنددرباره من
تنها
تنها
تنها
ادامه...
روزانهها
همه- مرجان
- یاس سپید
- پیچک (دختر خاله) دختر خاله
- سارا
- دو قدم اون ور خط غرور
- صهبای رضوان
- میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
- از نو زنده شدم
- پیک نوید
- قطرهای آبی
- سعید کوچلو
- ماهی خانوم
- مریم السادات
- نمستان
- تنهایی های یک قطره باران
- دلتنگی ها
- صد تایی عشق
- پرسهای عاشقانه
- باران ستارگان
- پری جون
- اینجا زمان مرده
- راز باران دختر خاله و بهترین دوستم
پیوندها
جدیدترین یادداشتها
همه- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- ...
- سایه
- ( دکتر علی شریعتی)
- دوستت دارم
- دکتر
- دوستت دارمها را نگه میداری برای روز مبادا
- مسجد و کفش
- زن از دیدگاه دکتر شریعتی
- [ بدون عنوان ]
- آخرین عکس یک عکاس
- یه چیز بد
- سلام
- یه دوست قدیمی
- یک اتفاق اصلاح طلبی
- فطر مبارک
- حرفهای قبل و بعد از ازدواج
- قلم جوون
- آدمو برق بگیره ولی جو.. نگیره
- کوکو سیب زمینی
- دانشگاه های ایران
- دیدی ای دل که غم عشق ...
- تبلیغ
- دکتر شریعتی
- باز امدم
- اکبر قربانی(شهاب)
- دکتر علی شریعتی
- به نام او به یاد او برای او
- حمید مصدق
- ماهی دم طلا
- یه دمر چروک وسط آسفالت
- ایستادن روی قلب سوراخ
- ایلیا
- خاطره آن روز معصوم
- احساس راحتی بدون همدیگه!
- وقتی چشم هامو
- بازی شیطون
- چشم تنبل
- زندگی غول
- چقدر خوشحالم که تو ساده ای
- یا من یا اون
- نوشته یک دوست
- ....
- ۱۲۳...
- باز آخر سال شد دلم گرفت
- سربازی
- کاش می شد...
- صنعت نفت آبادان
- پایان خدومت
نویسندگان
- محمود 62
بایگانی
- بهمن 1392 1
- دی 1391 1
- تیر 1390 1
- اردیبهشت 1390 2
- اسفند 1389 1
- بهمن 1389 3
- تیر 1389 1
- فروردین 1389 1
- دی 1388 1
- آذر 1388 3
- مهر 1388 1
- شهریور 1388 6
- مرداد 1388 1
- تیر 1388 3
- خرداد 1388 1
- اردیبهشت 1388 6
- فروردین 1388 10
- اسفند 1387 4
- بهمن 1387 2
- دی 1387 3
- آذر 1387 10
تقویم
بهمن 1392| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | |||
| 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
| 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
| 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
| 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 44246 بازدید
Powered by Blogsky
بازی شیطون
انوقتها تو بازی بچه ها
من نقش شیطون رو بازی می کردم
هرکی سر راهم بود گول زدم
اول دوستم
بعد دختر همسایه
تا شاگرد اول مدرسه
بقال محلمون
حتی مامان و بابا
باپیر کوچمون
با این وضعیت من
از بازیهای کودکانه
اخراج شدم
محمود
سه‌شنبه 18 فروردین 1388 ساعت 02:52
سلام محمود جان مثل همیشه کودکانه و زیبا تبریک بابا هنرمند مواظب خودت باش
آینه ای را شکستم و پابه فرار گذاشتم!
حالا مانده ام این همه راه را چگونه برگردم...
ولی بر میگردم!
سلام
من اولین باریه که اومدم اینجا و اولین نظر رو میزارم
شاید چون هیچ وقت بچه نبودی
شاید چون هیچ وقت بچه نبودی
سلام دوست عزیز
متشکرم که به وبلاگم سر زدی ...
وبلاگ بسیار زیبایی دارید . خوشحال می شم اگه اجازه بدید لینکتون کنم .
تا بعد...
دی:
چـــه بَد!
چه اعتراف جالبی بود.
سلام
ممنون که سرزدی
اینا رو خودت میگی؟
واقعا قشنگن
اصلا مهم نیست که از این بازی ها اخراج بشیم،فقط باید مواظب باشیم از راه اصلیمون اخراج نشیم چه باب میل بقیه باشه و چه نباشه.......
وقتی شعراتو می خونم یاد شعرهای شل سیلورستاین میفتم.شعرای اونو خوندی تا بحال؟ موفق باشی.
حالا چی ؟ بازم اخراج شدی؟
سلام
حالا نفهمیدم چی شد که همه را گول می زدی.
محمود جان سلام.
خوبی؟
بابا ای ول....
چه کار کردی تو؟!
ببینم منم یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی؟
این ها رو خودت میگی؟ پس چرا تا حالارو نکرده بودی؟ میدونی من چند ساله که میشناسمت و هنوز ازت این چیزها رو ندیده بودم؟! ۲۲ سال!!
با سلام...بیا - باغ باران - ببین کی تنهاتره ؟!
سلام خوبی ؟
مرسی که خبرم کردی
خیلی زیبا نوشتی باحال بود و خوشم اومد
تا بعد.......
سلام .
نوشته های ساده و روانی دارید.
یاد بچگی ها شیرین ترین خاطراته
اگر هم توش شیطنت باشه ، بازم شیرینه.
بزرگی های کودکانه ای داشته باشید.(شما هم فهمیدید مفهوم این جمله چیه)؟
من مال شما رو فهمیدم.
سلام
شما هم وبلاگ خوب وقشنگی دارید سر زدم نگید بی معرفتیی؟
سلام
اگر اخراج نمی شدی چه کارها که نمی کردی!
دوران کودکی دوران خیلی جالب و شگفت انگیزیه! حیف که راه برگشتی نیست!
ولی این یه هنره اگه بتونیم مثل همون دوران پاک وساده بی ریا باشیم...
میازار
گلهای زیبا را
بگذار معجزه کنند
عطر دهند
بگذار
کتابی باشند
و آینه ای
تا خدا را
بی آنکه
حرفی بزنند
بنمایانند
***
میازار بلبل عاشق را
بگذار نغمه خوانی کند
و بالهای لطیفش را
بر تاج غنچه
چتر کند
بگذار،صبح هنگام
در آغوش گرم گل
تنش را
با شبنم غسل کند
***
کاش زبان بلبل را می دانست
دستی که سنگ را
به سویش نردبان می کرد
***
بیا سنگ نباشیم
بر شیشه آیات خدا
سلام ممنون از اینکه به من سر زدید .
نوشته هاتون خیلی قشنگند . موفق باشید .
تا توانی رفع غم از چهره ی غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است
اشکی پاک کن
.....................
سلام مرسی که به بلاگم سر زدیی.
وبلاگت خیلی قشنگه موفق باشی عزیز.
بای
انتظاری جز این داشتی؟؟؟ «:) نوشته هاتو خوندم .جالب بود.....فکر کنم میفهمم چی می گی....
سلام و ممنون که به وب منم سر زدید!وب قشنگی دارید و متنایی که خیلی به میشینن و پر محتوان!
آپتون عالی بود البته اگه به محتواش توجه کنی!
اگه با تبادل لینک موافق بودین برام نظر بذارین...ممنون!
موفق باشیدو پایدار تا ابد!
سلام محمود عزیز صبحت بخیر باشه هرچقدر هم که بازدید کننده داشته باشم بازم دوستای گلی که منو فراموش نمی کنن و بهم سر میزنن رو بهشون سر میزنم ...ممنون از حضورت
سلام....
مطالب وبلاگتون زیبا ومورد پسنداست...
وبلاگ جالبی دارید....
موفق باشید...
شما از معدود آدمهایی هستید که سعی در حفظ کودکی دارید. نمیدونم چرا همه دوست دارن که بزرگ شن!!! سادگی نوشته هاتون واقعا قابل تحسینه. تبریک میگم بهتون. البته من قبلا هم به شما سر زدم ولی تو کامنت گذاشتن تنبلم!
کاش شیطنت نشه عادتمون
سلام
این شیطنتها رو همه تو بچگیهاشون داشتن...
منم کلی خاطره دارم....
سلام
ممنون از اینکه پیش عروسکم رفتی آخه بی قراری می کرد که تنهاست امیدوارم بازم بتونی وارد بازی هلی کودکانه شی و دیگه اخراجت نکنن.
بازم میام
بازم برید پیش عروسکم
وبلاگ فوق العاده قشنگ و پرباری داری . امیدوارم شاهد هر چه بیشتر فعالیتت باشم. من شمارو لینک میکنم . اگه دوست داشتی و افتخار دادی شما هم این کارو بکن
درود
درود بر ماهی تنهای برکه ی بی کسی من!!
به بلاگت که آمدم یا اون اثر از سیاوش قمیشی افتادم که می خونه:رفیق من سنگ صبور غمهام به دیدنت میام که خیلی تنهام=
هیشکی نمی فهمه چه حالی دارم=چه دنیای رو به زوالی دارم و... دوست من صدایم را جوابی باش!
شاد و قبراق باشید... . بدرود.
ای کاش همیشه تو اون بازی های بچگانه می شد موند
شاید فقط فکر می کردی اخراج شدی و اونا خودشون شیطون رو درس می دادند